بداهه گویی
شک ندارم یکی از این شرایط رو تجربه کردید:
– توی یه مهمونی هستید و بزرگای جمع بعد از گپ و گفتشون رو به شما میکنن و میگن: خب! علی آقا؛ کمحرفی…! بگو ببینیم چه خبر دنیا به کامه؟
– با یه نفر دارید صحبت میکنید و میگید رشتهی من کامپیوتره. طرف مقابل هم میگه: میشه یکم راجع به شبکه توضیح بدی؟ “شما کلی اطلاعات دارین اما در بیان اون مشکل دارید”
– معلم یا استاد ناگهان از دانش آموزها میخواد در مورد یه موضوعی بیان و کنفرانس بدن. از قضا شما کلی اطلاعات راجع به اون موضوع دارید اما…
این لیست میتونه تا صدها مورد ادامه پیدا بکنه و ما زمانی اهمیت بداهه پردازی رو میفهمیم که از نداشتن تسلط بر اون، زخم خورده باشیم.
توی این مقالهی مفصل بهتون تمرینهایی رو معرفی میکنم که بشدت روی بهبود حافظهی کلامی و مهارت بداهه گویی تاثیر بسزایی داره و خود من هم از اونها استفاده کردم و نتیجهش رو دیدم.
ما چقدر از لغاتی که بلدیم استفاده میکنیم؟
ببینید، یک آدم عادی که هیچ تخصصی نداره، نزدیک به ۲۰۰۰ لغت بلده. یک آدم متخصص که یکی از رشتههارو بلده مثل نجاری، مهندسی و غیره، بین ۴۰۰۰ تا ۶۰۰۰ لغت رو بلده و یک فیلسوف ۱۲۰۰۰ لغت رو میدونه!
اما یه نکتهی جالب. اگه ما تعداد لغات و جملاتی که در طول یک هفته استفاده میکنیم رو بدون تکرارات و اضافات در نظر بگیریم، حداکثر داریم از ۱۷۰تا لغت بهره میگیریم! یعنی فقط ۳درصد! همین عامل باعث میشه که توی صحبتامون لغت کم بیاریم و دچار این اشتباه شناختی بشیم که “دارم فراموشی میگیرم!”.
خب؛ برای اینکه مهارت بداهه گویی خودمون رو بهبود بدیم باید چیکار کنیم؟
۱- اطلاعات عمومی معتبر رو در ذهنتون ثبت کنید
درسته. تا میتونید اطلاعات معتبر رو جمعآوری کنید. چیزایی که توی شبکههای اجتماعی میخونید، توی روزنامهها، مجلهها و جاهای دیگه رو توی ذهتون ثبت کنید.
اطلاعات عمومی خیلی به ما کمک میکنه تا بتونیم به راحتی وارد بحثها بشیم و بعلاوه، اطلاعات عمومی چون حجم زیادی از اطلاعات رو داره، باعث میشه که ما بتونیم کلمات و جملات جدیدتر و بیشتری رو یاد بگیریم و پختهتر صحبت کنیم. بنابراین، میتونیم بدون آمادگی خاصی از قبل، بدون مشکل و بصورت بداهه صحبت کنیم
۲- تمرین اعداد
اینم یه تمرین ناب دیگه برای بهبود مهارت بداهه گویی. این تمرین به این شکله:
از کسی بخواید یک تعداد عدد رو با مضرب ۳، یعنی اول یه عدد ۳رقمی، بعد ۶رقمی، بعد ۹رقمی و به بالا رو بهتون بصورت شفاهی بگه و شما اون اعداد رو توی ذهنتون نگهدارید و رقم به رقمش رو بگید. (دقت کنید که شخص نباید بگه صد و چهل. باید بگه: یک، چهار، صفر و شما هم به همین ترتیب اعداد رو بازگو کنید)
بیاید همین الان با هم تمرین کنیم. این اعداد رو یکی یکی بخونید، توی ذهنتون ثبت کنید و بصورت کلامی تکرار کنید:
۲,۴,۹
۰,۷,۱,۴,۶,۴
۳,۸,۴,۱,۷,۹,۵,۷,۳
۹,۵,۳,۷,۱,۹,۰,۱,۴,۰,۸,۲\
نکتهی جالب اینجاست که شما باید نه تنها این اعداد رو همین الان بگید، بلکه باید بتونید ۱ساعت، ۵ساعت و ۲۴ساعت دیگه هم این اعداد رو تکرار کنید و صرفا با گفتن این اعداد به خودتون میتونید این کار رو بکنید. بهتون قول میدم بعد از مدت کوتاهی، شما قادرید یک عدد ۱۲رقمی رو راحت توی ذهنتون ثبت کنید
شکل دیگهی این تمرین اینجوریه که بجای عدد، از لغت استفاده میکنیم!
بازم با هم تمرین میکنیم:
لپتاپ، ابزار، کشو
درخت، طناب، مولکول، سفید، قرنیه، امپراتور
لاستیک، توافق، شتر، پوست، برزیل، تلگرام، عینک، زبان، موجودی
دیدگاه، جنین، آبمیوه، اتم، سیدی، بیماری، نوشابه، صندلی، ریشه، پرتقال، آسمون، قلم
باز هم این کلمات رو باید بتونید ۱ساعت دیگه، ۵ساعت دیگه و ۲۴ساعت دیگه بخاطر بیارید
چرا باید “تمرین اعداد” رو انجام بدیم؟
برای اینکه اگر ما یک عبارت یا لغتی رو “یکبار” شنیدیم، یا متنی رو “یکبار” توی ذهنمون آماده کردیم، بتونیم اونو تا ۲۴ساعت به خاطر بسپاریم.
همچنین اگه حرفی رو برای زدن توی ذهنمون آماده کردیم، راحتتر بتونیم بهش دسترسی داشته باشیم
۳- درک موقعیت
این تمرین به این شکله که شما برای افزایش حافظهی کلامیتون، باید یک سری شرایط رو تصور بکنید و بصورت شفاهی و با باکلام، بگید که شما توی اون موقعیت چکار میکنید.
بعنوان مثال:
– اگه توی یه جلسه بودید و زلزله اومد، شما چکار میکنید؟
– اگه توی یک عروسی، یکی از مهمانان دچار ایست قلبی شد، شما چکار میکنید؟
– اگه همین امروز از شغلتون اخراج شدید، چکار میکنید؟
دقت کنید که خیلی دقیق و با جزئیات راجع به عکسالعملتون در مواجهه با اتفاقات توضیح بدید. نه اینکه مثلا توی مورد سوم، بگید “خب؛ میرم دنبال یه شغل دیگه”.
دقت کنید که موضوعات ناگهانی و غیرمنتظره برای این تمرین مناسبتر هستن
این تمرین معجزه میکنه!!
شاید موقع صحبت با شخص مقابل، یه اتفاق ناگهانی بیوفته. شما باید قادر باشید تا چندکلامی رو در مورد اون واقعه بداهه صحبت کنید و یا ممکنه شما بخواید بحث منحرف شده رو به جهت دلخواهتون هدایت کنید. با انجام این تمرین، مغز شما تربیت میشه که توی هر موقعیتی راجع به هر موضوعی، درکی رو ارائه بده.
۴- تمرین تفاوتها و شباهتها
یعنی چی؟ سعی کنید شباهتهای دوتا چیز کاملا بیربط رو بگید:
پرتقال و موس کامپیوتر – سیم مفتول و صندلی – تابلوی روی دیوار و کویر لوت – آنتن تلویزیون و آشرشته!
نوع دیگهی این تمرین بدین صورته:
سعی کنید تفاوتهای دوچیز کاملا مرتبط رو بصورت شفاهی بگید:
برنج آبکش و برنج دمی – خودکار و مداد – موبایل و کامپیوتر – گیتار و سهتار
۵- ارائهی تعریف
این تمرین واقعا سادست اما ما خیلی کم انجام میدیم.
یه سوال ازتون دارم؛ میتونید ۳دقیقه راجع به خودکار صحبت کنید؟
شاید بگید “کاری نداره که” اما مطمئنم نمیتونید یا اگرم بگید، انشا میگید:
(خودکار وسیلهای کاربردی است، خودکار انواع مختلفی دارد، خودکار قرمز است آبی است مشکی است، خودکار برندهای مختلفی دارد و…)
نه! باید تعریف ازش ارائه بدید:
سابق بر این از اصطکاک دوتا سطح، سعی میکردن اثری رو روی یک صفحه یا مثلا یک سنگ ایجاد کنن. بعد از مدتی به این فکر افتادن که یه کاری کنیم که هم استفاده از این ابزار آسون بشه و هم موندگاریش بیشتر بشه چون قبلا شما برای خلق یه اثر موندگار مجبور بودید از چکش استفاده کنید که خیلی هم انرژی میخواست.
اومدن دیدن باید یه مادهی نرمی رو پیدا کنن که با اصطکاک اون روی سطوح، طرحی ایجاد بشه پس مداد ساخته شد. بعد از اون بشر کمی پیشرفت کرد و رنگ و قلمو اختراع شد.
بعدها یک دانشمندی به این نتیجه رسید میتونه یک مایع رنگی ایجاد کنه که بشه باهاش براحتی ترسیم کرد. پس خودکار اختراع شد…
این موضوع پایهی علمی نداشت اما من سعی کردم یک سری تعاریف ارائه بدم تا مغزم راجع به خودکار راه بیوفته!
این کار رو راجع به همه چیزایی که دور و اطرافتون هست انجام بدید. موبایل، لاستیک، فتوشاپ، در و موارد دیگه مثالای بسیار خوبی هستند.
سلام
تبریک می گم
تو این زمینه بهترین هستین
سایتتون هم زیباست